Universe

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بعد از 7 ماه ندویدن و وفاداری به مشی couch potato صفتی، آخر هفته ای تصمییین ( تصمیم همون) گرفتیم بریم بدویم. یه پارک خفن کشفیدیم کنار خونه که خیلی دویدن گاهِ خوبیه...خلاصه اینکه چقدر روحیه موحیه عوض شد و احساس می کنم که قشنگ عقل سالم در بدن سالم. فقط اینکه کلِ بدنم لهِ! تمام پایین تنه خام کرده و مثل پنگوئن راه میرم! وقتی میخوام از پله های یونی ( یونیورسیتی :دی) برم بالا پایین وضعیتیه ها...غیر قابل شرح!

زندگی در جریانِ...لحظه لحظه اش را می زی ام. آخ جان. 

+ من میام بیان تازه میفهمم تاریخِ شمسی رو. من خارجی ام. مثل من نباشید :-|. 

++ آیا 13 روز دیگه عیده؟

+++ جدی؟


  • Universe Hopeful
  • ۰
  • ۰

مامان ها

هیچ خداحافظی آسان نیست و نخواهد شد...

وقتی به این فکر می کنم که مامان میخواد برگرده ایران، تو همین روزا...بد دلم میگره...همش میخوام فکر نکنم و تو لحظه باشم...ولی دلم گرفته...

عب نداره...قبول می کنم این دلتگی رو...قبول می کنم که ناراحتم...که خوشحال نیستم...می پذیرمش که این هم بخشی از هزینه های مهاجرتِ...دور شدن از عزیزانت...دیر به دیر دیدنشون و محدود شدنشون به قابِ پنج اینچیِ اسمارت فونا...می پذیرم همین...ولی خوشحال نیستم الان...ولی دلم گرفته...

کسایی که مثلِ من مهاجرت کردن، حالِ من رو خوب می فهمن :-)

امیدوارم به سلامت برگرده و با اشتیاق بره سرِ کارش...منم برگردم سرِ کارم...حالم بهتر شد...ولی دلم گرفته هنوز...چه می شه کرد...زندگی است دیگر

  • Universe Hopeful
  • ۰
  • ۰

فقط می بینم

از بعضی رفتارها فقط باید گذشت...همین. عکس العمل نشون دادن فقط تلف کردنِ انرژی و بها دادن به نفسِ خودت و طرفِ مقابلِ. 
اینکه یکی با نادیده انگاشتنت میخواد ثابت کنه که بهتره، یه جور بازیِ ذهنیِ که در بدترین حالت خودت رو درگیر بازیش میکنی و در بهترین حالت کاری نمیکنی و فقط نگاه می کنی که نفسِ قدرتمندش چجور قورتش داده و دیگه جایی برای ابراز وجودِ واقعیش نذاشته. 
دنیا همینه، اماره ها و ایگو ها و نفس های قدرتمند که در گوشه کنارِ دنیا جولان میدن...در ابعادِ متفاوت.
یونیورس
  • Universe Hopeful